شذرات

تاملات جمعی از دانش آموختگان رشته مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) جهت اندیشه ورزی در موضوع اداره کشور به شیوه مدنظر شریعت اسلام

شذرات

تاملات جمعی از دانش آموختگان رشته مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) جهت اندیشه ورزی در موضوع اداره کشور به شیوه مدنظر شریعت اسلام

به منظور توسعه اندیشه ورزی در موضوعات مدیریتی و بررسی ابعاد آن ناظر به شریعت اسلامی و توسعه الگوهای مدیریت اسلامی، یادداشت ها و تاملات برخی از دانش آموختگان دانشگاه امام صادق(ع) در این قالب ارائه می گردد.

آخرین نظرات

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

۲۹
خرداد

نقش تمرکز در برنامه ریزی درسی برای تحقق مرجعیت علمی

همان‌طور که در یادداشت قبل اشاره شد، در این یادداشت به نقش نظام برنامه‌ریزی درسی برای تحقق مرجعیت علمی پرداخته می‌شود. به‌عنوان مهم‌ترین اصل در برنامه‌ریزی درسی، در این یادداشت به «اصل تمرکز» پرداخته شده است.

در ابتدا و به‌عنوان حسن مطلع لازم می‌دانم به جمله‌ای از استاد فقیدمان حضرت آیت‌الله مهدوی کنی رحمه‌الله اشاره کنم که در توصیه به یکی از اساتید دانشگاه که قصد عزیمت به قم برای گذراندن دروس حوزوی داشت، فرمودند: «2 تا درس کم است، 3 تا درس زیاد». با توجه به اینکه دروس طلاب حوزه‌های علمیه به‌صورت روزانه است، توصیه ایشان درواقع اشاره به نقش تمرکز در فرآیند یادگیری دارد؛ به‌گونه‌ای‌که حجم پراکنده دروس متفاوت، هدف یادگیری را از اصالت انداخته و محقق نخواهد کرد.

این نکته کلیدی استاد فقید ما یکی از مشکلات نظام آموزشی کشور ماست که تابه‌حال غیر از برخی حوزه‌های علمیه و مدارس غیرانتفاعی اقدام درخوری در این‌خصوص صورت نگرفته است. جالب است بدانید در سال‌های گذشته، این رویکرد در نظام‌های آموزشی غربی مشاهده می‌شود و به دانشجویان دروس کم و با حجم واحد زیاد (حداقل 4 واحد) ارائه می‌شود.

این اصل دلالت‌های فراوانی در نظام برنامه‌ریزی درسی درپی خواهد داشت که در ادامه به برخی از آنها می‌پردازیم:

1) تمرکز ذهنی دانشجویان: وقتی برنامه درسی دانشجو به‌صورت پراکنده و متعدد باشد، دانشجو توان تجزیه و ترکیب محتواهای آموزشی با یکدیگر را ندارد و صرفاً در کلاس حاضر می‌شود و نقش فعالی برعهده نمی‌گیرد؛ یا به‌تعبیر بهتر، نمی‌تواند برعهده بگیرد. اما با تمرکز بر 2 یا 3 درس در یک بازه زمانی، دانشجو تعهدی نسبت‌به آن دروس در خود می‌یابد.

2) پویایی در ارائه دروس: با لحاظ اصل تمرکز در برنامه‌ریزی درسی، لزومی به تشکیل کلاس‌ها در 16 هفته متوالی نخواهد بود و می‌تواند دروس به‌صورت دوره‌های فشرده و متمرکزتر (به‌عنوان مثال، در 8 هفته آموزشی) ارائه شود. در این صورت تمرکز ذهنی دانشجو نیز بر دروس ارائه‌شده در هر دوره بیشتر خواهد شد.

3) اصلاح برنامه‌های درسی متکثر و پاره‌پاره: از پیامدهای شکل‌گیری علم مدرن، تخصص‌گرایی و جزئی‌نگری است؛ تاحدی‌که گاهی چنان دقیق و جزئی به مسائل می‌پردازد که اصل و اساس فراموش می‌شود. براساس نگاه مبنامحور، لازم است دانشجو مسیر رفت‌وبرگشتی "از مبانی به مسائل" و "از مسائل به مبانی" را طی کند، تا فهم درستی از "مبانی" و "مسائل" پیدا کند. بنابراین پیشنهاد می‌شود دروس اصلی به‌صورت تدریجی و با تمرکز شایسته در طول ترم‌های مختلف ارائه شود و دروس تخصصی ذیل آن و به فراخور تناسب موضوع، در بازه‌هایی از ترم آموزشی ارائه شود. در این صورت دانشجو از کثرت عنوان‌های مختلف دروس سردرگم نخواهد شد و نگاه تخصصی را درکنار سیر منطقی و مبنایی دروس پایه و اصلی طی خواهد کرد.

با این رویکرد، زمینه حرکت به‌سمت تولید علم برای دانشجو (البته با هدایت و راهبری استاد) فراهم خواهد شد و استاد و دانشجو در بستر دانشگاه و برنامه درسی پویا می‌توانند مرزهای دانش را اولاً شناخته و ثانیاً درنوردند.

ان‌شاءالله در یادداشت‌های بعدی تفصیل رویکرد مبنامحور، استادمحوری و سایر اصول نظام برنامه‌ریزی درسی ارائه خواهد شد.

نویسنده یادداشت:

مسعود بخشی

دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیه السلام

و دانشجوی دکتری مدیریت دولتی(گرایش خط مشی گذاری عمومی)