شذرات

تاملات جمعی از دانش آموختگان رشته مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) جهت اندیشه ورزی در موضوع اداره کشور به شیوه مدنظر شریعت اسلام

شذرات

تاملات جمعی از دانش آموختگان رشته مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) جهت اندیشه ورزی در موضوع اداره کشور به شیوه مدنظر شریعت اسلام

به منظور توسعه اندیشه ورزی در موضوعات مدیریتی و بررسی ابعاد آن ناظر به شریعت اسلامی و توسعه الگوهای مدیریت اسلامی، یادداشت ها و تاملات برخی از دانش آموختگان دانشگاه امام صادق(ع) در این قالب ارائه می گردد.

آخرین نظرات

۵ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

۲۱
دی


الهام از درون؛ قسمی متمایز در پژوهش


آنچه که به عنوان خروجی یک پژوهش مشاهده می‌شود، معمولا حاصل تلاش‌های یک محقق است. این تلاش‌ها از مرحله‌ی حواس شروع می‌شود. پژوهشگر با دیدن و لمس کردن و بوییدن و ... سوال‌ خود را پیدا می‌کند و با تامل آن را دقیق‌کرده و با مطالعه و تفکر آن را غنی می‌کند و با تامل راه حلی را پیشنهاد داده بر روی آن توجه کرده و یا آن را به بوته‌ی آزمایش گذاشته و اصلاح می‌کند و در نهایت ثمره‌ی همه‌ی این تلاش‌های فکری و ذهنی و عینی و عملی خود را تحت عنوان یک پژوهش بیان می‌کند.


اما در این میان همواره اتفاقی رخ می‌دهد که معمولا پژوهشگر از آن غفلت دارد و آن این است که با انجام تمام تلاش‌های ذهنی و عینی، پژوهشگر سعی می‌کند تا خود را به جواب سوالش نزدیک کند و آن را از درون خودش کشف کند. این کشف که موهبتی الهی است و در مسیر پژوهش به پژوهش‌گر اعطا می‌شود. هیچگاه از بیرون نفس پژوهشگر پیدا نمی‌شود و در پدیده‌های بیرونی نیست و حتی در کتاب‌ها و منابع مطالعاتی او نیز نیست! بلکه ثمره‌ی پژوهش پژوهشگر از درون او می‌روید و البته متاثر از تمام تلاش‌ها و مطالعات و مشاهدات و تاملات او می‌باشد.


بی‌شک تمام اساتید و پژوهشگران که این متن را مطالعه می‌کنند این مطلب را تصدیق می‌کنند که در لحظات گوناگون حین پژوهش فهمی ناگهانی برای ایشان پدید می‌آید. و این مطلب نه تنها در حوزه‌ی پژوهش‌های علوم انسانی و علوم اجتماعی که در طبیعیات، ریاضیات، فیزیک و شیمی و... نیز این چنین است.


فقط پژوهش‌گر در مسیر پژوهش و با کمک روش تحقیق سعی می‌کند تا فهم خود را محک بزند و آن را اثبات کند! آن‌چه با فهم ناگهانی یک دانشمند به نام ارشمیدس حاصل شد امروزه جزو قوانین پرکاربرد رشته‌های گوناگون فیزیکی است و آن خوابی که دانشمندی به نام .... در مورد حلقه‌های بنزنی دید باعث تحولی در علم شیمی‌آلی شد و آن فکری که به ذهن هر پژوهش‌گری رسید.


واضح است که ضمن تبیین این موضوع قصد بیان این نیست که هر فکری که به هر ذهنی می‌رسد به معنی درست بودن آن فکر است، اما مهم است که هر جواب درستی که از هر پژوهشی بدست می‌آید حاصل تلاش یک پژوهشگر و زاییده‌ی خود اوست و این موهبتی است الهی.


حال نکته اینجاست که این کشف درونی متاثر از تمام اتفاقاتی است که به طور عمدی یا غیر عمدی پژوهشگر انجام می‌دهد. حتی گاهی ممکن است پژوهشگر در مسیر یک پژوهش به طور اتفاقی با کتابی آشنا شود که مسیر پژوهش او را به کلی تغییر دهد. پس یک پژوهشگر مسلمان در توسلات خود به ذوات مقدسه‌ی ائمه‌ علیهم السلام می‌خواهد که او را کمک کنند تا در مسیر پژوهش آن طوری که رضایت خداوند است حرکت کند و آنچه برای رسیدن به یک جواب کامل نیاز دارد در جلوی پای او قرار گیرد.


و در لایه‌ی بعد پیدا کردن آن فهم عمیق و صحیح را عاجزانه از درگاه خداوند علیم و حکیم طلب می‌کند تا نسخه‌ای که به جامعه خود ارائه می‌کند نسخه‌ای مورد رضایت او باشد و او شفا را در آن نسخه قرار دهد.


و در آخر باید گفت که اشک و توسل خاضعانه بر در خانه‌ی اهل بیتعلیهم‌السلام و ادعیه‌ی خاصلانه به درگاه ربوبی بی‌شک یکی از ارکان پژوهش‌های اسلامی است.




نویسنده یادداشت:

سید علی اکبر نگهبان

دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیه السلام



۲۱
دی

ساختار دانشگاه مرجع برای رسیدن به علم اسلامی


چشم‌انداز یک دانشگاه، مثل دانشگاه امام صادق علیه‌السلام اولاً رسیدن به تولید علم اسلامی است و ثانیاً مرجعیت علمی برای سایر دانشگاه‌ها. برای رسیدن به این دو هدف مهم مقدماتی لازم است که ازجمله آنها مربوط به ساختار آن دانشگاه می‌شود. چون این مکانیزم‌ها و ساختار دانشگاه هستند که می‌توانند زمینه را برای تولید علم اسلامی و تحقق مرجعیت مهیا کنند.

درحال‌حاضر، آنچه از دانشگاه متصور است، دانشگاه بیش از یک کارخانه یا اداره نیست و اینگونه تلقی می‌شود که اگر اهداف و آزمان‌هایی از بالا تنظیم شود و به نهادهای پایین‌دستی ابلاغ شود، مسیر تحقق علم اسلامی طی خواهد شد. با توجه به اینکه این استاد و دانشجو هستند که درجهت تولید علم اسلامی و تحقق مرجعیت تلاش می‌کنند، مشخص است که فرآیند دانشگاه باید از پایین به بالا طراحی شود. البته این بدان معنا نیست که ستاد هیچ نقشی نداشته باشد؛ ستاد و نهادهای بالادستی، سیاست‌های کلی و خطوط قرمز کلی را ابلاغ می‌کنند. به‌عنوان مثال، به‌جای تفصیل آیین‌نامه برای شمول شدن همه حالات موجود در ذهن خود، ستاد دانشگاه می‌تواند با ارائه نظام‌نامه‌ای اجمالی و کلی، به ارائه سیاست‌های کلان و خطوط قرمز خود در آن زمینه بپردازد. این وظایف نهادهای پایین‌دستی است که روش‌های رسیدن به آن سیاست را محقق می‌کنند.

ازطرف‌دیگر، رسیدن به سیاست‌های کلان و خطوط قرمز نیز مشابه سایر گونه‌های سازمانی نیست که صرفاً از ریاست آن برخیزد، بلکه همه عوامل کلیدی دانشگاه، ازجمله رؤسای دانشکده‌ها، باید در تدوین این سیاست‌ها دخیل باشند.[1] درواقع دانشگاه تجلی یک نهاد کاملاً دموکراتیک است که فرآیند تصمیم‌گیری براساس نظر جمعی رؤسای دانشکده‌ها صورت می‌گیرد و ازاین‌جهت رئیس دانشگاه، هیچ تفاوتی با رؤسای دانشکده‌ها نخواهد داشت.

بنابراین فرآیند تصمیم‌گیری در دانشگاه، مانند اداره‌جات و کارخانه‌ها، ابلاغ از بالا و اجرا در صف نیست؛ بلکه صف و به‌تعبیر دقیق‌تر سردمداران صف، به‌اندازه‌ای‌که ستاد و نهاد ریاست در تصمیم‌گیری دخیل است، شریک هستند.[2]

این ساختار درخصوص دانشکده‌ها نیز قابل اجراست. درواقع ریاست گردشی است و در هر دوره عضوی از اعضای هیأت‌علمی متولی دانشکده می‌شود. در تصمیمات دانشکده نیز همه اعضاء حق یکسانی در تصمیم‌گیری دارند و رئیس دانشکده هیچ‌گونه حق وتویی نمی‌تواند برای خود درنظر بگیرد.

با چنین ساختار انگیزش کافی برای همه اعضای هیأت‌علمی فراهم می‌شود که می‌توانند در فرآیند تصمیم‌گیری مشارکت داشته و به آرمان‌ها و اهداف موردنظر خود دست یابند.

درخصوص ساختار ستاد نیز این نکته باید مورد توجه قرار بگیرد که ساختار عریض و طویل منجر می‌شود تا فرآیند تصمیم‌گیری بسیار کند شود. به‌همین خاطر لازم است ساختار ستاد حداقلی و در تعامل با یکدیگر شکل گیرد و درصورت نیاز به پژوهش و تحقیق درخصوص موضوعات جدید از کارشناسان قوی متخصص استفاده کند. با این کار ممکن است درنظر آید که هزینه زیادی در یک پروژه صرف شود ولی فایده عمومی آن بیشتر خواهد بود و درمجموع هزینه کمتری صرف خواهد شد.

 

ان‌شاءالله در یادداشت بعدی تلاش خواهد شد تا مسیر تحقق مرجعیت علمی، ازحیث فرآیند کلی برنامه‌ریزی درسی دانشگاه، ارائه شود.


نویسنده یادداشت:

مسعود بخشی

دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیه السلام

و دانشجوی دکتری مدیریت دولتی(گرایش خط مشی گذاری عمومی)




[1] شاید تصور شود که در حال حاضر نیست، فرآیند تصویب سیاست‌های کلان در شورایی طرح می‌شود که همه این افراد در آن حضور دارند، ولی حقیقت این است که به‌هرحال رئیس با استفاده از قدرت خود، می‌تواند دستورهایی که مورد توجه خود نیست را حتی اجازه ارائه هم ندهد، چه رسد به اینکه بخواهد آن‌را عملی کند. ضمن اینکه در چنین شورایی علاوه‌بر رئیس دانشگاه، صرفاً دو قسمت از ستاد، حق رأی دارند و آن‌هم ستاد آموزش و پژوهش است؛ چون باقی ستادهای دانشگاه جنبه تصمیم‌گیری در امور کلان دانشگاه را نداشته و صرفاً جنبه خدماتی دارند.

[2] ممکن است اشکال شود که با این چینش، قدرت رئیس دانشگاه بسیار تضعیف می‌شود و توان اداره دانشگاه از دست او خارج می‌شود. پاسخ این است که وظیفه رئیس دانشگاه، فراهم آوردن ترتیبی است تا ستادهای اجرایی به دانشکده‌ها در تحقق اهداف کمک کنند. ضمن اینکه بودجه نیز از طرف او تقسیم می‌شود و درصورت تدارک ندیدن بودجه کافی برای اهداف دانشگاه و دانشکده‌ها این شورا هیچ قدرتی نخواهد داشت. علاوه‌براین وی با حضور نمایندگان خود (دبیر، رئیس ستاد آموزش و رئیس ستاد پژوهش) در این شورا، عملاً می‌تواند 4 حق رأی داشته باشد.


۰۵
دی



رابطوا (1)


با استقرار حکومت الهی ولایت فقیه در ایران اسلامی و ایجاد نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر شعار سلبی نه شرقی و نه غربی؛ اسلام ناب محمدی (ص) فرصتی ویژه برای تحقق پیدا کرد؛ فرصتی که از بعد از حکومت نبوی (ص) همه ی ائمه علیهم السلام در «مبارزه ی حاد سیاسی» در پی تحقق آن بودند. (طبق طرح کلی رهبرمعظم¬انقلاب در کتاب انسان 250 ساله)
این نعمت و دوران خاص تاریخی، از نظر فلسفه تاریخ شیعه، شرایط بسیار حساس و پیچیده ای در نظام اسلامی به وجود آورده است. شرایطی که اگر نظام اسلامی بتواند با قوت پیش رود، برکات فراوانی – که تصورش دشوار است- به همراه خواهد داشت و البته بحمدالله تا کنون نیز همین طور بوده است، و انشاءالله که در ادامه نیز همین مسیر را طی کند و به زودی زود با ظهور منجی بشریت حضرت ولی عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء وارد مرحله جدیدی شود.
ولی «اگر – خدای ناخواسته – اسلام در ایران سیلی بخورد، در همه دنیا سیلی خواهد خورد و بدانید که به این زودی دیگر نمی‌تواند سرش را بلند کند.» این الان یک تکلیف بسیار بزرگی است که از همه تکالیف بالاتر است. حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است، اگر اسلام را می خواهیم باید این جمهوری را حفظش کنیم.»
لذاست که امروزه حفظ نظام اسلامی از نظر شرعی اوجب واجبات است «و این یک تکلیف الهی است برای همه؛ که اهم تکلیف‌هائى است که خدا دارد، یعنى حفظ جمهورى اسلامى از حفظ یک نفر ولو امام عصر باشد، اهمیتش بیشتر است‌، براى اینکه امام عصر هم خـودش را فـدا مـى‌کند براى اسلام . همه انبیا از صدر عالم تا حالا که آمدند، براى کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند. – ( صحیفه نور/جلد15/در دیدار با مسئولین بنیاد شهید)
و حفظ نظام اسلامی به معنای حفظ شرایط موجود نیست، که این خود نوعی سقوط است، بلکه به معنای صحیح تحول است، «تحول یعنی چه؟ تحول چرا؟  مگر بناست تغییر اتفاق بیفتد؟ بله. تحول در جوامع انسانی و برای بشر، سنت لایتغیر الهی است. هیچ کس نمی‏تواند در مقابل تحول بشری بایستد؛ امکان ندارد. دیر یا زود، یکی پس از دیگری، تحولات بشری اتفاق می‏افتند. این راز ماندگاری و راز تعالی بشر است. اصلاً خدا بشر را این‏طور قرار داده است که ایستایی در طبیعت انسان نیست. ... در بشریت تحول حتمی است. با تحول نبایستی مقابله کرد؛ تحول را نباید انکار کرد. و باید به سوی تحول - به همان معنایی که عرض خواهم کرد - به شکل درست حرکت کرد.» (بیانات رهبرمعظم انقلاب، در دیدار دانشگاهیان سمنان 18/ 8/ 85)
بنابراین حفظ نظام، یعنی حفظ آرمان ها و ارزش ها و تلاش و مبارزه برای تحقق کامل آن اهداف در زمین، «ما می‌گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الّا الله» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم.» (جلد 21 صحیفه امام، ص88)
بر همین اساس، پس از تثبیت نسبی نظام اسلامی و پشت سر گذاشتن گردنه های خطرناک و دشمنی های بی سابقه در عرصه های مهم نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، حال نوبت به بسط نظریه های ایجابی انقلاب اسلامی برای اداره حکومت است؛ وقت آن است که صدای دین حق و اسلام ناب، به عنوان تنها راه درست و سعادت بخش بشر در سطح فردی و اجتماعی، دنیوی و اخروی، نه فقط به گوش جهانیان برسد، بلکه نمونه کوچک آن در حکومت ولایت فقیه محقق شود و جهانیان با دیدن برکات و ثمرات عینی این برنامه جامع سعادت، به سمت آن تشویق شون. بیداری اسلامی و تحول خواهی در برخی ملل مسلمان از این عامل نیز متاثر بوده است.
سوره ی آل عمران، از سوره هایی است که نسبت آن با حکومت اسلامی، مدتی ذهنم را به خود مشغول داشته، - و چه مشغولیتی برتر از اشتغال به قرآن آن هم در راستای حکومت اسلامی- سوره ای که، پس از تشکیل حکومت نبوی (ص) و تثبیت نسبی نظام اسلامی، - احتمالا به صورت یکجا- بر قلب مبارک حضرت رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد. سوره ای که تدبر در آیات آن درس ها و نکات ارزشمندی را برای اداره جامعه به ما می آموزد. البته به میزان طهارت ما که لایمسه الا المطهرون
این سوره مبارکه به طور کلی از دو قسمت عمده تشکیل شده است. قسمت ابتدایی سوره به جنگ نرم و سپس به جنگ سخت می پردازد، و انواع مواجهه حکومت اسلامی با دشمنان را مشخص می کند. علامه طباطبایی (ره) در مورد این سوره می فرمایند:
سوره آل عمران، این مقصود را دنبال می‏کند که مؤمنین را به توحید کلمه بخواند، تشویقشان کند تا هر چه زودتر یک پارچه شوند، و خود را برای مقابله با دشمنان یعنی یهود و نصارا و مشرکین آماده سازند، باید در مقابل ناملایماتی که می‏بینند صبر کنند، زیرا موقعیتی بس خطرناک دارند، چون دشمنان مشغول جمع‏آوری نیرو هستند و در خاموش کردن نور خدا با دست و دهان خود یکدل و یک جهت شده‏اند.

و به همین جهت این احتمال از هر احتمالی دیگر بنظر قوی‏تر می‏آید، که بگوئیم این سوره وقتی به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) نازل شده که تا حدودی دعوتش جا افتاده بود برای اینکه در بین آیاتش، هم سخنی از جنگ احد، و واقعه مباهله و نفرین کردن با نصارای نجران، و یادی از کار یهود دیده می‏شود و هم تحریکی نسبت به مشرکین است. و نیز مسلمانان را به صبر می‏خواند، و دستور می‏دهد تا یکدیگر را به صبر سفارش کنند، و دست به دست یکدیگر داده وحدتی تشکیل دهند.
و همه اینها مؤید این معنا است که سوره مورد بحث، در روزگاری نازل شده که مسلمانان، مبتلا به دفاع از حوزه دین بودند، دفاعی که برای آن، همه قوا و ارکان خود را بسیج کرده بودند.
ما در این یادداشت کوتاه قصد تفسیر سوره مبارکه آل عمران یا تدبر در کلی سوره را نداریم، بلکه صرفا تذکری نسبت به محتوای کلی سوره و مخصوصا جمع بندی سوره خواهیم داشت، همان طور که علامه طباطبایی (ره) می فرمایند آیات انتهایی سوره مبارکه را می توان به منزله خلاصه ای از کل سوره حساب کرد.  آیات مهمی که توصیه شده است، هر شب، در هنگام بیداری از خواب و قبل از نماز شب تلاوت شوند: «از (( إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ... )) تا آیه مهم و پایانی (200) سوره مبارکه، که به تعبیر علامه رحمة الله علیه: این آیه به منزله خلاصه‏گیرى از بیان مفصلى است که در سوره آمده و مى‏خواهد از آن آیات براى ما نتیجه گیرى نماید .
آنچه که مدنظر بنده برای این یادداشت سه دستور مهم خداوند متعال به مومنین – در شرایط پس از برقراری حکومت و نظام اسلامیِ نبوی – است، توجهی که فعلا و در این نوشتار، آن را با ذکر دو حدیث شریف به پایان می رسانم:
در تفسیر آیه : « یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلکم تفلحون »
•  در کتاب معانى الأخبار از امام صادق (علیه‏السلام‏) روایت آورده که فرموده اصبروا یعنى در مصائب صبر کنید، و صابروا یعنى بر دشواریهاى فتنه صبر کنید ، و رابطوا یعنى بر اطاعت کسى که بدو اقتدا مى‏کنید استوار باشید .
•  و در تفسیر عیاشى از آن جناب نقل کرده که فرمود : یعنى تک تک شما بر دین خود صبر کنید و دسته جمعى بر دفع دشمن صبر کنید و با امام خود رابطه‏اى استوار داشته باشید .
•  و در کافى از امام صادق (علیه‏السلام‏) روایت آورده که در معناى جمله اول فرموده : بر انجام واجبات صبر کنید و در معناى جمله دوم فرموده : بر مصائب صبر کنید ، و در معناى جمله سوم فرموده : بر امامان خود صبر کنید ، (یعنى اطاعت آنان را گردن نهید.)
رابطوا، یعنی با امام خود رابطه ای استوار داشته باشید.
ادامه دارد...

نویسنده یادداشت:

سید مهدی سیدطباطبایی

دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیه السلام

و دانشجوی دکتری مدیریت دولتی(گرایش خط مشی گذاری عمومی)



۰۲
دی

مدیریت متعهد، مومن و دلسوز

هرجا مدیریّتهای متعهّد، مؤمن و دلسوز بر سرکار بودند و با عقل و درایت و ایمان و تعهّد نسبت به مردم و نظام اسلامی کار کردند، ما توفیق پیدا کردیم. شما به عرصه کشور نگاه کنید؛ ما در زمینه بخشی از پیچیده‌ترین صنایع - که یک روز صنعتگران این کشور حتّی فکرش را نمی‌کردند - به خاطر مدیریّتهای کارآمد، به حدّ مطلوب رسیدیم. بسیاری از بیگانگان، دشمنان و رقیبان حتّی حاضر نیستند این واقعیت را باور کنند؛ ولی بالاخره باور می‌کنند؛ چون آثارش را در گوشه کنار می‌بینند. ما در بخشهای صنعت دفاعی از کجا به کجا رسیده‌ایم؟ در دوران جنگ، ما در تولید ساده‌ترین مهمّات این کشور مشکل داشتیم؛ اما امروز بخشی از ابزارهای بسیار پیچیده - که خیلی از کشورهایی که نسبت به ما سابقه بیشتری در صنعت دارند، از آن محرومند - به وسیله همین جوانان متعهّد و مدیران دلسوز، در بخشهای دفاعی ما ساخته می‌شود. توانایی صنعتی، قابل انحصار نیست. اگر در جایی استعداد و ظرفیتی وجود دارد، به کل بخش صنعت قابل تعمیم است. در بخشهای تولیدیِ دیگر نیز همین‌طور است. ما دهها سد در این کشور ساختیم. بنده به یاد می‌آورم که اوایل انقلاب در یکی از سدها نشت آب وجود داشت. آن روز بعضی افراد جمع شدند و گفتند: همان مهندسهایی که این سد را ساخته‌اند، باید بگوییم از فلان کشور اروپایی بیایند و جلوِ نشت آب را از این سد بگیرند. اما همین جوانان و نیروهای مؤمن و متعهّد و همین مدیران دلسوز ما در این چند سال، دهها سد ساخته‌اند. امروز بزرگترین سدّ منطقه را - که سدّ کرخه است - بچه‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ساخته‌اند. چهار، پنج سال قبل از این، هنگامی که سدّ کرخه را می‌ساختند، من رفتم از آن بازدید کردم؛ دیدم روی کوه روبه‌روی سد با خط درشت - که از چند کیلومتری خوانده می‌شد - این فرمایش امام را نوشته‌اند که «ما می‌توانیم». بله، می‌توانیم. هم در بخش بازرگانی و سایر بخشهای خدمات، هم در بخش صنعت و معدن و هم در بخش کشاورزی، باید مدیریّت دلسوز و متعهّد زمام کار را در دست گیرد.

امام خامنه ای(حفظه الله)۱۳۸۰/۰۴/۱۰


۰۲
دی

اهمیت مدیر صالح در راس جامعه

اگر مدیریت و راس جامعه، از صلاح و سلامت و عدل و تقوا و ورع و استقامت دور باشد، ولو در میان مردم صلاح هم وجود داشته باشد، آن صلاح بدنه‌ی مردم، نمی‌تواند این جامعه را به سرمنزل مطلوب هدایت کند.

امام خانه ای(حفظه الله)۱۳۶۹/۰۴/۲۰