شذرات

تاملات جمعی از دانش آموختگان رشته مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) جهت اندیشه ورزی در موضوع اداره کشور به شیوه مدنظر شریعت اسلام

شذرات

تاملات جمعی از دانش آموختگان رشته مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) جهت اندیشه ورزی در موضوع اداره کشور به شیوه مدنظر شریعت اسلام

به منظور توسعه اندیشه ورزی در موضوعات مدیریتی و بررسی ابعاد آن ناظر به شریعت اسلامی و توسعه الگوهای مدیریت اسلامی، یادداشت ها و تاملات برخی از دانش آموختگان دانشگاه امام صادق(ع) در این قالب ارائه می گردد.

آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سازمان داوطلبانه» ثبت شده است

۱۳
مهر

پیامد های اعتبارسنجی سازمان های مردم نهاد

سازمان‌های مردم‌نهاد، تجلی مشارکت اجتماعی و حد واسط دولت و جامعه هستند، و در نتیجه نقش مؤثری در تحقق مردم‌سالاری دینی دارند. با توجه به افزایش نقش، جایگاه و اهمیت سازمان‌های مردم‌نهاد در عرصه‌های داخلی و بین‌المللی، بررسی و مطالعه این سازمان‌ها ضروری است، تا بتواند مقدمه تعامل مناسب با این سازمان‌ها باشد. اعتبارسنجی که نوعی از ارزشیابی است - یکی از بهترین روش‌های بهبود و ارتباط مؤثر با این نوع از سازمان‌ها است. اعتبارسنجی در هدایت و سیاست‌گذاری، حمایت و ایجاد زیرساخت، و نظارت و ارزیابی سازمان‌های مردم‌نهاد نقش بسزایی دارد. حاکمیت با اعتبارسنجی این سازمان‌ها می‌تواند نسبت به شناسایی، حمایت، الگوسازی، توانمندسازی، رشد و ارتقاء و اقدامات مشترک فرهنگی اقدام نماید. سؤال اصلی این است که الگوی اعتبارسنجی سازمان‌های مردم‌نهاد فرهنگی چگونه است؟ اعتبارسنجی دارای دو رکن اساسی استانداردها و رویه هاست. شاخص های اساسی این دو حوزه را باید بر اساس پژوهش احصاء نمود و در پی آن نظام استقرار این دو رکن طراحی می شود.

در یک نگاه کلی و جمع‌بندی از نگاه نگارنده، در زمینه‌های ذیل اعتبارسنجی به مؤسسات مردم‌نهاد فرهنگی کمک می‌کند:

  • از طریق یک پروسه بازنگری صحیح به نقاط قوت و ضعف خودآگاهی یافته و فرصت‌ها و تهدیدهایی را که ممکن است برای آن‌ها ایجاد شوند شناسایی نمایند.

  • زمینه‌های درونی برنامه‌ریزی و تخصیص منابع که نهایتاً منجر به ارتقاء سطح فعالیت‌های فرهنگی می‌گردد را شناسایی می‌گردد.

  • نتایج حاصل از اعتبارسنجی، اطلاعاتی مستند و معتبر بوده که به‌منظور سرمایه‌گذاری اجرایی در اختیار متولیان حوزه فرهنگ قرار خواهد گرفت تا به اتخاذ تدابیر جدید بپردازند.

  • عملکرد مؤسسات مردم‌نهاد فرهنگی را در جهت مناسب هدایت کرده و به آن‌ها هویت تازه‌ای خواهد بخشید.

  • میزان تطابق وضعیت مؤسسه با استانداردهای از پیش تعیین‌شده از طریق ارزیابی درونی و بیرونی تعیین می‌شود.

  • ابهام عملکردی رفع می‌شود.

  • رتبه‌بندی مؤسسات انجام می‌شود.

نویسنده یادداشت:

سجاد نیک منش

دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیه السلام



۱۲
ارديبهشت


نقش تعیین کننده جهان بینی در موفقیت



به نظر می رسد، عنصر «جهان بینی»، نقش تعیین کننده ای در موفقیت یک سازمان داوطلبانه فرهنگی دارد و می تواند نقطه آغاز مناسبی برای حرکت در مسیر موفقیت باشد به گونه ای که بسیاری از سازوکار های متمایزکننده موسسات ویژه در نیل به موفقیت، ریشه در این مقوله دارد. به عبارت دیگر می توان گفت علت تفاوت اصلی چنین سازمان های داوطلبانه ای با دیگر سازمان ها در جهان بینی رخ می دهد که این نکته به عنوان روحی در کالبد سازمان جریان می یابد و آن قسم ناپیدای سازمان را شکل می دهد که بر کنش و واکنش ها موثر است.


از این جهت نقش عنصر جهان بینی تعیین کننده است؛ به طوری که سازمان های ناموفق دیگر ممکن است در برخی مقولات اصلی دیگر مانند اهتمام به برنامه ریزی، مشابه باشند اما به دلیل اختلاف در مقوله مهم جهان بینی، نمی توانند به موفقیت نهایی دست یابند.


به طور خلاصه می توان جهان بینی حرکت آفرین را متبلور در میزان اهمیتی که سازمان و کارکنان بر انجام وظایف به عنوان تکلیف شرعی، شیفته خدمت بودن و تلقی از آن به عنوان عبادت، ارجحیت دادن تکلیف گرایی بر نتیجه گرایی، پذیرش و واگذاری مسئولیت ها، مناصب بر مبنای احساس تکلیف شرعی و توسعه تفکر و عمل بر مبنای تکلیف مداری در سازمان، دانست.


شاید بتوان تجلی این جهان بینی را در نیت و اخلاص دانست؛ به گونه ای که این حرکت به سبب نیت الهی، مشمول سنت های قطعی الهی مانند با برکت شدن، هدایت الهی و ... می شود و دیگر به صرف فعل انسان ها پیش نخواهد رفت بلکه عناصری فرامادی نیز در پیشبرد ان کمک خواهند نمود.



نویسنده یادداشت:

میثم قراباغی

دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیه السلام

و دانشجوی دکتری مدیریت دولتی (گرایش سیاستگذاری عمومی)




۰۵
اسفند

مدیریت غیربوروکراتیک در سازمان های داوطلبانه (1)


بخش قابل توجه ای از فعالیت های فرهنگی در سطح کشور در قالب سازمان های داوطلبانه صورت می پذیرد و بر این اساس، این سازمان ها بستر شکل گیری بسیاری از اقدامات فرهنگی در کشور هستند؛ مراکزی چون کانون های فرهنگی و سایر تشکیلات سازماندهی شده در این حوزه، نمونه هایی از این سازمان های داوطلبانه هستند که فعالان فرهنگی در قالب مجموعه ای سازمان یافته، دغدغه های فرهنگی خود را دنبال می کنند. از این رو یافتن الگویی موثر جهت مدیریت اینگونه سازمان ها، می تواند یکی از کارراههای کلیدی جهت ارتقاء مدیریت فرهنگی کشور باشد.

به علت ماهیت خاص این نوع از سازمان، مزیت هایی خاص از جمله دسترسی به بطن جامعه، مورد اعتماد بودن، مردمی بودن، درگیر نبودن در کاغذبازی اداری، سرعت در پاسخگویی، کیفیت مطلوب و درک بهتر نیازهای مردم برای آنها متصور است.

از سوی دیگر این گونه سازمان ها به شدت تحت تاثیر فرهنگ سازمانی حاکم بر آنها، شکل گرفته اند و ساختار و رویه های خود را بر مبنای همان فرهنگ خاص شکل می دهند. فرهنگ سازمانی به معنای وجود فرهنگی خاص و مختص به یک سازمان که به مرور زمان و با توجه به علائق موسسان و حمایت اعضا آن سازمان شکل گرفته است، با موفقیت دوره ای تقویت شده و حس وفاداری و وابستگی را در اعضا شدت می دهد که این امر در سازمان های داوطبانه، استفاده از همراهی گروهی افراد را تسهیل می نماید. گرچه در سازمان های انتفاعی، رابطه رسمی استخدامی سبب شکل گیری شبکه افراد در درون سازمان و سبب استمرار حرکت این سازمان ها می گردد، اما در سازمان های داوطلبانه و غیرانتفاعی، انگیزاننده های دیگری وجود دارد که سبب شکل گیری و استمرار حرکت آنها می گردد؛ از این رو فرهنگ و مفروضات بنیادین موجود در موسسین و اعضای سازمان های داوطلبانه و شرایط زمینه ای و سرمایه انسانی که سبب قوام حرکت آنها می گردد، عامل کلیدی در ایجاد و ادامه بقای این سازمان ها و مجموعه های انسانی آنها خواهد بود. از این رو یافتن این گونه الگوها در بوم محیط سازمان های داوطلبانه در ایران اسلامی، نقش مهمی در بهبود اداره سایر سازمان های مشابه در کشور  دارد.

ادامه دارد...

نویسنده یادداشت:

میثم قراباغی

دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیه السلام

و دانشجوی دکتری مدیریت دولتی (گرایش سیاستگذاری عمومی)