الزام عبور انسان از رنج ها، انتخاب اولویت دارترین وظیفه
الزام عبور انسان از رنج ها، انتخاب اولویت دارترین وظیفه
الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا أن هداناالله
شاید یک سؤال مهم در برههای از زندگی یا در مقطعی از زمان تا هماکنون ذهن ما را به خود درگیر کرده باشد و آن این است که "مهمترین، اصلیترین،راهبردیترین و پراولویتترین وظیفه هر انسانی، فارغ از هر دین و مسلکی که دارد چیست؟" و اگر کمی عمیقتر شویم برای هر انسان سه رابطه اصلی متصور میشویم و آنوقت سؤال اینچنین تغییر میکند که مهمترین وظیفه هرکس در رابطه با: خود، خدای خود و خلق خدا (جامعه و...) چیست؟ وقتی برای پاسخ به این سؤال به آیات قرآن، سیره اهل بیت عصمتعلیهالسلام و رفتار عموم مردم عادی مراجعه میکنیم؛ یک مفهوم اصیل و بنیادین جدای از هر دین و آیینی که هرکس برای خود دارد، مییابیم که زندگی هر انسانی در هر بعدی از ابعاد شخصی، عبادی و اجتماعی، جز در بستر این مفهوم اتفاق نمیافتد، چراکه خلقت هر انسانی بماهو انسان بر آن اساس بنا نهاده شده است و آن مفهوم اصیل دنیایی چیزی نیست جز "رنج"؛ همانطور که خالق ما فرمود: «لقد خلقناالانسان فی کبد/ بلد،4». پس هر انسانی چه مسلمان چه کافر در دنیا در رنج و سختی است. بسیاری از اوقات آنقدر در سختیها فرو میرود که میپندارد تنها هدف خلقت و وظیفه او برطرفساختن و حل سختیها و مشکلات است؛ اما گردن هر دشواری را که میزند، همچون اژدهای شاهنامه، رنجها و ناملایمتهای دیگر از اطراف و اکناف سربرمیآورد؛ البته در این بین کسانی هستند که چشمان خود را بستهاند تا سختیها را نبینند ولی غافل از اینکه دشواریهای دنیا او را در آغوش گرفته و روزی درخود میفشارد.
انسان چه بخواهد رشد کند و بزرگ و بزرگوار شود و از قله سعادت بالا رود و چه بخواهد سقوط کند و از دره ضلالت پایین افتد، با سختی و رنج رودرروست؛ پس انسان عاقل منطقاً بهتراست از کوه بالا رود و سختیهای عروج را تحمل کند تا رنج سقوط؛ اما کسی که قصد صعود میکند و عزم صبر، مهمترین وظیفه و اصلیترین دغدغه او چه باشد بهتر است؟ با این وجود شاید اگر کمی دقیقتر به مسأله بنگریم، دیگر نمیپرسیم اصلیترین و کلیدیترین وظیفه چیست؟ بلکه با تمام وجود اقرار کنیم تنها راه پیشرو مبارزه و "جهاد" است و جهاد تنها با وجود رنج و در بستر سختی قرارگرفتن معنا میشود و مفهوم مییابد.
اما اولویت در جهاد با چیست؟ اگر نگاهی به قله سعادت و هدف خلقت که همان عبودیت است داشته باشیم، درمیابیم که عبودیت جوهری است که غایتش چیزی جز ربوبیت نیست و در ربوبیت چیزی غیر از حق نیست؛ پس حال که هدف خدا شد با غیرش باید مبارزه کرد و هر انسانی اولین غیر خدایی که وجدان میکند خودش است؛ پس اولین مرحله در جهاد، جهاد با نفس است.
ادامه دارد...
نویسنده یادداشت:
محمدحسین سلامی
دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیه السلام