پیامد های اعتبارسنجی سازمان های مردم نهاد
سازمانهای مردمنهاد، تجلی مشارکت اجتماعی و حد واسط دولت و جامعه هستند، و در نتیجه نقش مؤثری در تحقق مردمسالاری دینی دارند. با توجه به افزایش نقش، جایگاه و اهمیت سازمانهای مردمنهاد در عرصههای داخلی و بینالمللی، بررسی و مطالعه این سازمانها ضروری است، تا بتواند مقدمه تعامل مناسب با این سازمانها باشد. اعتبارسنجی– که نوعی از ارزشیابی است - یکی از بهترین روشهای بهبود و ارتباط مؤثر با این نوع از سازمانها است. اعتبارسنجی در هدایت و سیاستگذاری، حمایت و ایجاد زیرساخت، و نظارت و ارزیابی سازمانهای مردمنهاد نقش بسزایی دارد. حاکمیت با اعتبارسنجی این سازمانها میتواند نسبت به شناسایی، حمایت، الگوسازی، توانمندسازی، رشد و ارتقاء و اقدامات مشترک فرهنگی اقدام نماید. سؤال اصلی این است که الگوی اعتبارسنجی سازمانهای مردمنهاد فرهنگی چگونه است؟ اعتبارسنجی دارای دو رکن اساسی استانداردها و رویه هاست. شاخص های اساسی این دو حوزه را باید بر اساس پژوهش احصاء نمود و در پی آن نظام استقرار این دو رکن طراحی می شود.
در یک نگاه کلی و جمعبندی از نگاه نگارنده، در زمینههای ذیل اعتبارسنجی به مؤسسات مردمنهاد فرهنگی کمک میکند:
از طریق یک پروسه بازنگری صحیح به نقاط قوت و ضعف خودآگاهی یافته و فرصتها و تهدیدهایی را که ممکن است برای آنها ایجاد شوند شناسایی نمایند.
زمینههای درونی برنامهریزی و تخصیص منابع که نهایتاً منجر به ارتقاء سطح فعالیتهای فرهنگی میگردد را شناسایی میگردد.
نتایج حاصل از اعتبارسنجی، اطلاعاتی مستند و معتبر بوده که بهمنظور سرمایهگذاری اجرایی در اختیار متولیان حوزه فرهنگ قرار خواهد گرفت تا به اتخاذ تدابیر جدید بپردازند.
عملکرد مؤسسات مردمنهاد فرهنگی را در جهت مناسب هدایت کرده و به آنها هویت تازهای خواهد بخشید.
میزان تطابق وضعیت مؤسسه با استانداردهای از پیش تعیینشده از طریق ارزیابی درونی و بیرونی تعیین میشود.
ابهام عملکردی رفع میشود.
رتبهبندی مؤسسات انجام میشود.
نویسنده یادداشت:
سجاد نیک منش
دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیه السلام